به رغم این که ظهور بازارهای نو مانند چین، هند، برزیل و آفریقا در طی بیست سال گذشته، ساختار توزیع ثروت را به شدت تغییر داده است، برندهای بزرگ و قدیمی غربی همچنان در بازار حرف اول را میزنند. نگاهی به فهرست فورچون 500 (رتبهبندیهای کمپانیها بر اساس میزان فروش) و مقایسه آن با فهرست اینتربرند (رتبهبندی برندهای تجاری) این موضوع را تایید میکند. در حالی که در سال 2012، در بین 500 کمپانی پرفروش جهان، 73 کمپانی چینی حضور داشتند، حتی نام یک کمپانی چینی در فهرست 100 برند برتر دنیا به چشم نمیخورد.
کومار و استینکمپ، نویسندگان کتاب ظهور برندها معتقدند که کمپانیهای تازه وارد، کمکم راه و چاه برندینگ را یاد گرفتهاند و به زودی شاهد حضور برندهای پرآوازه چینی، هندی و … در بازار خواهیم بود. دیگر تقریباًً غیرممکن است که بتوانید یک بازی فوتبال اروپایی را بدون اینکه توجهتان به نام "هواپیمایی امارات" بیفتد تماشا کنید. برندهای دیگری مثل حایر (تولید کننده چینی لوازم خانگی) و ناچورا (تولیدکننده برزیلی لوازم آرایشی) نیز از قافله عقب نماندهاند و با تمام قوا برای تسخیر بازار پرسود برندهای گرانقیمت غربی میتازند. این سربازان تازهوارد، برای شکست دادن ژنرالهای کارکشته غربی، میتوانند از هشت راه حمله کنند. هر یک از این راهها، مشکلات و سختیهای منحصر به خود را دارد، اما برندهای تازهنفس باید با در نظر گرفتن شرایط خود یکی را انتخاب کنند.
نوع مطالعه:
كاربردي |
موضوع مقاله:
مديريت بازاريابي و فروش دریافت: 1392/6/6 | انتشار: 1392/5/24